چند خط روضه ...
بسم الله الرحمن الرحیم
نیزه اجازه گرفت
مولاجان!
جای شما روی سر ماست...
_ارباب لبیک گفت
ــــــــ
عمه جان
خیمه را آتش زدند
این درست...
اما خیمه که در ندارد
میخ ندارد...
ـــــــ
گیریم که آب می دادند
به علی اصغر،
مگر او آب می خورد
وقتی رقیه تشنه است...
ـــــــ
شش ماهه
هوس انار بهشتی کرده بود
وگرنه
تمام خانواده مستجاب الدعوه بودند
ـــــــ
از خنده های شش ماهه
فهمیدم
حرمله را حلال کرد و رفت!
_____________________
+ چهارده صلوات عنایت میکنید ؟!
کلمات کلیدی :